• وبلاگ : من و تنهايي هام - هذيان هاي پراكنده
  • يادداشت : باز هم ... .
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تنهايي سردي است و تاريكي نبودنت در چشمانم لبريز.

    من مانده ام با قلبي به رنگ طنين صدايت

    با دستاني پر از لمس بودنت.

    من مانده امو زمان را براي تو اندازه ميگيرم ووووووووو

    و زمان تلخ نيافتن را تحمل ميكنم و

    ميدانم كه چقدر در دنياي تنگ پنجره . آسمان بيقراري ميكند .

    وقتي كه ميروي در لحظه هاي تلخ من جاي پاي رفتنت را به يادگار ميگذاري .

    هواي نگاهت در چشمانم موج ميزند .

    با ابرهاي آسمان شكلهايي مي سازم . از م . از تو

    از بودن من و تو...................

    سلام . خوب همه ما مجبوريم به اين جبر زندگي . همه ما به نوعييييييييييييييييييييي

    محكم باشو اميدوار

    سلام

    واقعا همينه ديگه بايد سنگدل بود ديگه بايد... .

    ديگه نبايد... به کسي دل بست ... ديگه نبايد به کسي اعتماد کرد و خيلي ديگه نبايد هاي ديگه ...

    ديگه بايد و ديگه نبايد...

    واقعا همينه ... به راستي همينه...

    اگه خواستي به وبلاگ من هم يه سري بزن...ممنون ميشم.