• وبلاگ : من و تنهايي هام - هذيان هاي پراكنده
  • يادداشت : هذيان 4
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    تو صداي آواز بارون ... تپش قلب خاکي ... مثل گريه تسکين دردي ... مثل يک سوره پاکي .... طعم غربت رو لبات مثل يک کولي عاشق ... راز جنگل تو چشات گونه هات رنگ شقايق ... بي تو شمع و گل ميميره ، خونه رنگ غم ميگيره ..تو نذار بمونم تنها ، ميدوني دلم ميگيره ...! وسعت قلب تو قد يه دنياست .. خواستنت واسه من مثل يه روياست ... بوي تو ، بوي بارون ، بوي ياس ، دست من ساقه هاي التماس .. بي تو ميميرن گلهاي ناز گلدون .. مي مونن مرغاي عاشق زير بارون ... زير بارون .. مرغ عاشق ... زير بارون ...! تو صداي آواز بارون ... تپش قلب خاکي ... مثل گريه تسکين دردي ... مثل يک سوره پاکي .... طعم غربت رو لبات مثل يک کولي عاشق ... راز جنگل تو چشات گونه هات رنگ شقايق ... بي تو شمع و گل ميميره ، خونه رنگ غم ميگيره .. تو نذار بمونم تنها ، ميدوني دلم ميگيره ...! وسعت قلب تو قد يه دنياست .. خواستنت واسه من مثل يه روياست ... بوي تو ، بوي بارون ، بوي ياس ، دست من ساقه هاي التماس .. بي تو ميميرن گلهاي ناز گلدون .. مي مونن مرغاي عاشق زير بارون ... زير بارون .. مرغ عاشق ... زير بارون ...! زير بارون ... مرغ عاشق زير بارون ... زير بارون .. زير بارون ... مرغ عاشق ... زير بارون ...!!!