با سلام
من 26 ساله اولين بار از كه از وبلاگ شما ديدار ميكنم دانشجوي ارشد عمران در شمال ايران.
ميخواستم دوستان جديدي پيدا كنم.
زمين عاشقانه از درد سخن گفت،
انگار با درد در فاصله اي از زمان،
شايد سکوتي از هزار هزار لحظه فرياد،
گره مي خورد که چونين کوهها برخاستند،
آب در آيينه هستي
از آسمان غزلي تازه سرود و ابرها نوشتند
درد را با خامه نيلي در قهقراي دلشان،
با باد رفتند و يکروز گريستند،
سايه اي ماندند، تا حايلي باشند نور را، که بگويند از او...
بازم ممنونم كه هنوز منو فراموش نكردي .......راستي تو كمك ميخواستي .حتما ديگه تا حالا مرحوم شدي .:)) آخي چه ژسر ماهي بودي . ماه ماه . يه تيكه جواهر ..( شوخي كردم ايشالله سالهلي سال زنده باشي
سلام. عيدتون مبارك ... اميدوارم سفر خوش بگذره.و حالتم هر چه زودتر بهتر بشه و از اين حالت مرگ بار رهايي پيدا كني. مواظب خودتم باش مخصوصاً كه ..... راستي وقت كردي به منم سر بزن ،خوشحال مي شم. www.nedaimahyar.persianblog.com
باي