میخوام باز شروع کنم به نوشتن. اینبار واسه اینکه شاید مجبورم! مجبورم تا تو رو از خودم باخبر کنم.
الان توی کافی نت نشستم. کاملا عصبی ام و اصلا نمیتونم فکرمو متمرکز کنم؛ اصلا.
باید خلاصه بهت بگم که اگه نرگس رو می بینی بابای من بابای بهروزه شاید بدتر.
فعلا همین.
خدایا به دادم برس.